ف.قاف.

از اینجا شروع شد الف.با ی ما ...

ف.قاف.

از اینجا شروع شد الف.با ی ما ...

شورانیدگان!


دانه های برنج را توی آب جوش سرازیر می کنم .

پافشاری بر سکون و آرامش بی فایده است، ناچارند با آبهای ملتهب و خروشان همراه شوند.. زیر و زبر شوند...

روی آب می آیند، به هم می ریزند. قل قل می کنند. رنگ عوض می کنند...

آن جدیت قبل از غرق شدن را ندارند دیگر! شل شده اند.. وا رفته اند.

غرق شده اند در ازدحام و هیجان مولکول های آب! که حرارت دیوانه شان کرده.. و به در و دیوار قابلمه می کوبند خودشان را! جو گیر شده اند برنج ها هم!