ف.قاف.

از اینجا شروع شد الف.با ی ما ...

ف.قاف.

از اینجا شروع شد الف.با ی ما ...

پایان دلتنگی ها ... مثل رویاست ! آقای مهربانی ها ...


از اینکه دعوتم کرده اید به همسایگی، عجیب خوشحالم..

استادی می گفت ... به دیدار شما آمدن ، نه سعادت است ، نه مصلحت ، نه قسمت . دعوت است فقط .

پس اجازه بدهید .. مغرور شوم به خاطر این دعوت ! بگذارید فخرفروشی کنم ، به همه بگویم همسایه شما می شوم .. که بیشتر صدایتان میکنم .. بیشتر می آیم در جمع دلدادگانتان، می نشینم گوشه ای و گوش می سپارم به شما .. که راهنمای دلم می شوید .. و شما برای این نزدیکی دعوتم کرده اید ... نه؛ فکر نمی کنم قسمت ، یا مصلحتم بوده باشد .. شما که تنهایم نمی گذارید در شهر غریب ...ای ضامن آهو ...

    و شما می دانید ... ترک این خانه و شهر خودم ، هجرت نیست برای من ، پایان هجرت است ...

آقای عشق ! آقای خوبی ها ...

تا این دوری تمام شود.. هر شب چشمانم تر است از شوق و خدا را شکر می کنم ، برای هر شب کمتر شدن این فاصله و زنده بودنم هنوز ؛ به قدر لطفی که به من داشته .. که وصفی و اندازه ای برایش ندارم ...


آقای دل های تنها و غریب ، میلادتان مبارک .


نظرات 2 + ارسال نظر
مامان سما چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:17 ب.ظ

دیر اومدم ولی اومدم....!!!
خوشحالم که تلاشهات نتیجه داد اونم یه نتیجه شیرین...قدر این سعادتی که نصیبت شده رو بدون...امیدوارم همیشه و همیشه بهترینها برات رقم بخوره دخترم

خوش اوومدی مامانی
چشم .. دعا کن بتونم
ممنونم قربونت برم هاگ! :*:*
منم برای تو همه خوبی ها رو آرزو می کنم عزیزم

ترنم دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ب.ظ http://nasim7.blogfa.com

تو که چندی پیش از تنهایی غرق بودی در افکارت و زمین را غرق گامهایت از خاطرت گذشت مهمان کدام میزبانی!!!

نکند در ازدحام مهمان ها و ... میزبان را،صاحبخانه را گم کنی ،مبادا یادت رود..........

آره ... عزیزم تو دعا کن
که عادی نشه .. همچون عادت های دیگرمان ؛
که گمش نکنیم و گم نشیم .
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد